♡بانووووو ی شرررررررقی♡

°•○●☆از من هیچ نمانده غیر از آرزو...🕊 ☆●○•°

تبلیغات تبلیغات

همدم ۷۲

سلام همدم .... دلمممممم خیلییییییییی تنگ شده بود برای حرف زدن باهات ... دلم اینقدر اینقدر تنگ شده بود که حد نداشت ولی انگار باید یکم سکوت میکردم تا ببینم زندگی چی میشه ... از روی که گفتم من طلاق می‌خوام و مامان بهم گفت به من چه برو به همون امام رضا بگو بیاد زندگیتو و درست کنه و اینا .... همون شب فهمیدم به قلب دیگه تو وجودم داره میتپه... گوشه دستشویی فقط گریه کردم ... تو صورت دانیال زدم ... داد زدم ...
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها